♨️ *اسلام چیست؟*
*و مسلمان کیست؟*
مسلمان شخصی است که :
مسلمان هست، ولی از اسلام چیزی زیادی ﻧﻤﻰداند!
و قرآن را تا بحال به زبان ِ مادری خودش نخوانده!
اگر پرسشی در مورد ِدینش از او بپرسید، خود را فاقد ِ سَواد ِکافی ﻣﻰداند و شما را به علمای دینی ارجاع ﻣﻰدهد!
اگر زیاد سؤال کنید، شما را *کافر* ﻣﻰنامد و اگر محکومش کنید، شما را *مُرتد* ﻣﻰخواند!
اگر حرفﻫﺎی او را با چشم بسته، قبول نکنید به *ﺑﻰسَوادی* متّهم ﻣﻰشوید!
اگر بپرسید :
چرا محمّد 30 تا زن داشته ؟
به شما ﻣﻰگوید :
حتماً حکمتی بوده !
اگر بگوئید :
چرا اللّه بر خلاف تمام ِ 123/999 پیامبر قبلی، به محمّد گفته: «اگر کسی به دین ِتو نیامد دست و پای او را بر خلاف ِجهت ِ یکدیگر قطع کن؟!»
(سورۀ مائده، آیۀ ۳۳)
ﻣﻰگوید :
منظور ِالله چیز ِدیگری بوده!
اگر بگوئید :
اللّه در قرآن به مسلمانان ﻣﻰگوید: «کافران را در هر جا یافتید بکشید!»
(سورۀ توبه، آیۀ ۵)
به شما ﻣﻰگوید :
حرف، حرف ِاللّه است .
ولی اسلام به حقوق ِمَردم و حقوق ِبَشر احترام ﻣﻰگذارد!!
اگر از زنان بپرسید، ﻣﻰگوید:
بهشت زیر پای مادران است، ولی شما مجازید ۴ تا ( بیشتر) همسر داشته باشید!
(سورۀ نساء، آیۀ ۳)
اگر از کافران (دگر اندیشان) بپُرسید، ﻣﻰگوید :
آنان حقّ و حقوقی دارند، ولی اگر آنﻫﺎ را به اسارت بگیریم، تجاوز به زنان کافران، حق ِمُسلم ِمسلمانان است!
(سورۀ نساء، آیۀ ۲۴)
و در نهایت، اگر بگوییم که تمام ِاین احکام، امروزه (در قرن 21) در بین ِ گروهﻫﺎی اسلام گرا (مثلِ: داعش، بوکوحرام، القاعده، افغانستان، پاکستان، سودان، الجزایر، داغستان، چچن، سوریه، کویت، عربستان...) همچنان در حال ِ اجراست!
ﻣﻰگویند: این، اسلام ِ واقعی نیست!
(گویی کارشناس ارشد ِ شناخت ادیان هستند)
و اگر بگویی :
پس اسلام ِواقعی چیست؟؟؟
ﻣﻰگوید :
اسلام ِواقعی هیچگاه اجرا نشده است!
(عجب دین برتری، که بعد از 1400سال، هنوز نتوانسته در هیچ کجای جهان، اجرایی گردد)
.
.
.
داستان ِ «اسلام ِمسلمانان» مثل ِ اینست که از شخصی بپرسی «چه میوهﺍی را دوست داری؟»
و او بگوید :
«موز، چون موز تُرش و آبدار و گِرد است و رنگِ پرتقالی ِقشنگی هم دارد!»
و زمانی که موزی را نشانش بدهی، او خواهد گفت:
*نه، این موز ِواقعی نیست...!*
*موز واقعی، تُرش و آبدار و گِرد و پرتقالی است...!!!*
.
.
.
مسلمانی به ما گفت :
اگر راست میگویید، یک آیه مانند ِقرآن بیاورید...
مثالی از قرآن :
(سورۀ محمّد، آیۀ ۴) «هنگامی که با کافران در میدان ِجنگ رو به رو میشویـد، گردنهایـشان را بـزنـید، و آنقدر ادامه دهیـد تا به اندازۀ کافی دشمن را در هم بکوبید، پس در آن هنـگام، اسیـران را محکم ببنـدید، سپس بر آنﻫﺎ منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر ِآزادی، از آنﻫﺎ غَرامت بگیرید»
آیۀ مـن :
«هرگز بخاطر ِباور و عقیدۀ دیگران، با آنان نجنگید، خدای هرکس، همانست که خِرَد او ﻣﻰگوید، جنگ بخاطر نوع دین و باور، موجبِ ننگ ِمقام ِشامخ ِ انسان است. هرگز کوشش نکنید باور و عقیدۀ تان را بر دیگران تحمیل کنید، دیگران را کافر و نجس ننامید و اگر کسی از دین ِشما خارج شد، مُرتد ننامیدش و دستور ِقتلش را صادر نکنید، هرکس آزاد است هرگونه که میخواهد باورهای شخصیﺍش را برگزیند.»
با شرمندگی، دوست ِ مسلمان ِ گرامی،
من ﻧﻤﻰتوانم یک آیه مانند ِآنچه پیامبر گفته، بیاورم.
چرا که من به انسانیّت، عمیقاً باور دارم!
.
.
.
*مایکل فارادِی* برق را و *ادیسون* لامپ را اختراع کردند
تا شیخ زیر نورش، منبر راه اندازد...
*رایس کلوک* بلندگو را اختراع کرد
تا شیخ با صدای بلندتر داستان های خرافی را تعریف کند...
*گولیلمو* و *مارکُنی* ایتالیایی رادیو را اختراع کردند،
تا شیخ در آن پند و اندرز کند و از دنیای دیگر، عربی تلاوت کند...
*جان لوگی برد* اسکاتلندی تلویزیون را اختراع کرد،
تا شیخ در آن، خودنمایی کند، طوری که هر کانالی که بزنیم، شیخ را پیش خود حاضر و ناظر ببینیم...
*الیشا اوتیس* آمریکایی آسانسور را اختراع کرد،
تا شیخ را با بار سنگین جیب هایش به پِنت هاوس ِ بالای برج ببرد...
*گراهام بل* تلفن را اختراع کرد،
تا شیخ با شیوخ دیگر در باره احکام و مُحرّمات ِجدید گفتگو و مشورت کند...
*پاسکال* فرانسوی ماشین حساب را اختراع کرد،
تا شیخ حقوقی که برای حرف زدن و نماز خواندن گرفته، محاسبه کند...
خلاصه .....
همه جمع شدند و خون دل خوردند و بی خوابی و مشقّت ها کشیدند و با اختراع و کشف شان، به دنیا و به خصوص به شیخ کمک کردند،
آنوقت در برابر این همه دانشمند و اکتشافات و اختراعات، شیخ چه کرد؟
نه تنها هیچ کشف و اختراعی نکرد، بلکه همواره مانع پیشرفت علم و دانش هم شد!!
تنها کسانی موفق شدند که ذهنشان درگیر «اژدها و نهنگ و شتر و جنّ و پری و سایر خرافات دیگر» نشد و با یک سری فرمول ریاضی، دنیا را تکان دادند...