۱۱ فروردین ۱۴۰۱

ورزش وسیله ای است برای همبستگی نه نفرت پراکنی

 

در تاریخ ۲۶ آذر ماه سال ۱۴۰۰ تیم منتخب اسطوره های عرب در دیداری نمادین به مصاف تیم منتخب ستارگان جهان رفت.  تیم اسطوره های عرب که بازیکنانی غیر عرب نظیر مهدی مهدوی کیا و تیم کیهیل را نیز در ترکیب داشت موفق شد در ضربات پنالتی تیم منتخب جهان را شکست دهد. این بازی به مناسبت پنجاهمین سالگرد تورنمنت کشورهای عرب از سوی فیفا در کشور قطر برگزار شد. این دیدار علاوه بر اینکه بازتاب گسترده ای در کشورهای عربی داشت، به  طور شگفت انگیزی در کشور ما هم بازتاب پیدا کرد.دو روز بعد از اتمام این دیدار در حالی که مردم ایران از بازی اسطوره فوتبال خود در این رویداد بین المللي شاد بودند، خبرگزاری هایی نظیر فارس و انصاف نیوز در اقدامی هماهنگ اقدام به انتشار اخباری در جهت تخریب این چهره ملی و بین المللی کردند تا یک بار دیگر شیرینی یک اتفاق خوشایند را به کام ملت تلخ نمایند.ماجرا از اینجا شروع شد که بعداز انتشار تصاویر این دیدار مشخص کردید، آروم گرانت سرمربی اسرائیلی تیم چلسی در نیمکت تیم ستارگان جهان حضور داشته و همچنین روی پیراهن دو تیم پرچم تمامی کشورهای عضو فیفا من جمله اسرائیل،  نقش بسته است. البته باید گفت به علت تعداد زیاد کشورهای عضو فیفا، اندازه این پرچم ها به قدری کوچک بود که با چشم غیر مسلح به سختی قابل تشخیص بود. اما همین موضوع کافی بود تا بار دیگر جماعت ارزشی و دشمن ملت، به بهانه تلاش برای عادی سازی در روابط با کشور اسرائیل و نادیده گرفتن ارزش های بی ارزش انقلاب اسلامی، آن را دستمایه خود نمایی و حمله به مهدوی کیا قرار دهند. اما متاسفانه کار به اینجا ختم نشد و برخی از نمایندگان بیکار مجلس که آب را گل آلود می‌دیدند، برای بهره بردن از این فضا و قرار دادن خود در تیتر اخبار با اجرای نمایشی انقلاب و نخ نما، به مهدوی کیا تاختند و حتی فضا به گونه ای شد که خواستار پرونده سازی و اقدام علیه او شدند.از جمله افرادی که از قافله سوار شدن بر این موج عقب نماند اسماعیل حسین زهی، نماینده سیستان و بلوچستان در مجلس بود که کار مهدوی کیا را مغایر با آرمان های بزرگ ملت دانست. اما شدیدترین موضع‌گیری نسبت به این موضوع را علی سلیمی نماینده استان مرکزی داشت و تلاش می‌کرد مهدوی کیا را شخصی ساختار شکن معرفی نماید که مستحق برخورد شدید است.علی سلیمی را  به عنوان مدرس و مدیر حوزه علمیه محلات می‌شناسند. اما یکی از مهم‌ترین مشاغلش در کنار نمایندگی مجلس شورای اسلامی و تدریس در حوزه علمیه قم، این است که در دانشگاه‌های استان‌های اصفهان، قم، کهگیلویه و بویراحمد، هم‌زمان به عنوان «مسئول دفتر نظارت و بازرسی»، «استاد دانشگاه»، «مدیر گروه» و «عضو هیئت علمی» شاغل شده است.در مجلس شورای اسلامی، هم عضو هیات رئیسه مجلس است، هم در «کمیسیون آموزش‌وتحقیقات»، «فراکسیون ولایی»، «فراکسیون روحانیون» و «هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس» حضور دارد.او هم‌زمان به عنوان یکی از اعضای «جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی» که یکی از احزاب اصول‌گرایان محسوب می‌شود نیز شناخته می‌شود.خبرگزاری فارس برای تداوم پرونده‌سازی‌های خود گزینه‌ای مناسب با دیدگاه‌هایش را انتخاب کرده است. از علی‌رضا سلیمی پیش از این هم جملاتی قصار هم به یادگار مانده است.او مرداد سال ۱۳۹۳ با تاکید بر اجرای قطعی طرح «تکریم بانوان در شهرداری تهران»، مدافعان حقوق بشر را «خودباخته» نامید و گفت: «ارزش‌های اسلامی با کنوانسیون‌های بین‌المللی تنظیم نمی‌شود.»حجت‌الاسلام سلیمی مرداد سال ۱۳۹۴ اصلاح‌طلبان را «کاسه‌لیسان غرب» و «متکدیان محبت امپریالیسم» نامید که با شنیدن نام «مک دونالد» دست و پای‌شان می‌لرزد.  سال ۱۳۹۸ نیز زمانی که تعدادی از مدیران دولتی به ضیافت افطاری سفارت انگلیس رفتند، علیرضا سلیمی، آن‌ها را گرسنگانی نامید که باید برای افطاری‌شان «صدقه» جمع‌آوری می‌شد.از جمله طرح‌هایی که علی‌رضا سلیمی، در مجلس‌های هشتم، نهم، دهم و یازدهم به هیات رییسه پیشنهاد داده یا آن‌ها را امضا کرده و به تصویب رسانده می‌توان به مواردی همچون «طرح الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هسته‌ای ملت ایران»، «طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب»، «طرح اصلاح قانون تعیین محدوده حوزه‌های انتخاباتی مجلس شورای اسلامی»، «طرح ممنوعیت واردات غیرضروری محصولات کشاورزی»، «طرح تقویت و توسعه سازمان بسیج در رسانه»، «طرح جامع جمعیت خانواده» و «طرح انتقال پایتخت» اشاره کرد. این عضو هیات رییسه مجلس شهریور سال ۱۴۰۰ مدعی شده بود «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، جاسوسان «موساد» (سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسراییل) را به عنوان ناظر به ایران معرفی و اعزام می‌کند.او حالا در مصاحبه با خبرگزاری امنیتی فارس و به عنوان مقدمه‌ای برای نکوهش مهدی مهدوی‌کیا گفته است: «رژیم صهیونیستی، رژیمی قاتل و کودک‌کُش است. سرزمین‌های اسلامی را تصرف کرده، قبله اول مسلمین را گرفته و خون‌ریزی می‌کند. خانه‌های مردم را با بمب و بولدوزر خراب کرده است. بین مسلمین اختلاف انداخته و خاورمیانه را به انبار سلاح‌های اتمی تبدیل کرده است.»نماینده مجلس شورای اسلامی، عضو یک کمیسیون، دو فراکسیون، یک هیات نظارت و البته عضو هیات رییسه مجلس، مدیر یک حوزه و مدرس دو حوزه علمیه و البته عضو هیات علمی و هیات نظارت سه دانشگاه در کشور، آن‌چه از سوی مهدی مهدوی‌کیا رخ داده را «مایه نگرانی جدی» در جامعه اسلامی ایران خوانده است.محمد سبزی نماینده ساوه و عضو فراکسیون روحانیت مجلس نیز حرکت مهدوی کیا را زشت و زننده خواند و خواستار عذرخواهی او از ملت شد.بعد از شنیدن اخباری از این دست این سوال به ذهن انسان خطور می‌کند که به راستی چگونه است که، با وجود مشکلات عدیده این روز های ایران، مسولین دغدغه های تا این حد بی اهمیت و غیر مرتبط دارند. اما سوال اصلی این است که تا کجا قرار است مردم ایران تاوان تند روی ها و بی مسؤولیتی حاکمان را بدهند.سال هاست که مردم با سر دادن شعارهایی نظیر "نه غزه ، نه لبنان، جانم فدای ایران " وسوریه رو رها کن، فکری به حال ما کن" تکلیف خود را با سیاست خارجی جمهوری اسلامی روشن کرده اند. ملت آگاه ایران مدت هاست که این توهم القا شده توسط آخوندهای شیعه حکومتی را،  که غرب و اسرائیل دشمن مردم ایران است، پشت سر گذاشته و پی برده اند ، در دنیای امروز برای پیشرفت راهی جز تعامل با کشورهای دیگر وجود ندارد. حتی با اندکی جستجو در فضای مجازی و خواندن کامنت های مردم به راحتی می‌توان پی برد که آنها جمهوری اسلامی را دشمن اصلی خود میدانند، که البته چند سالی است که این حقیقت را با صدای بلند کف خیابان فریاد می‌زنند. مردم می‌دانند که، حکومتی که حتی به بانوی سالخورده ای چون گوهر عشقی، مادر با شرافت ستار بهشتی و البته تمام مردم آزادی خواه ایران، رحم نمیکند و بعد از مجروح کردن وی، با دروغ پردازی و نیرنگ ، سعی در فریب دادن افکار عمومی دارد، دستاوردی جز دشمنی ، دروغ ، غارت و جنایت برایشان نخواهد داشت.سالهاست که به دلیل لجبازی و سیاسی کاری شخص اول حکومت، علی خامنه ای و باقی آخوند های درباری و مزدوران بقه گردشان، بسیاری از ورزشکاران کشور رویای قهرمانی خود را از دست دادند و زندگی ورزشی شان زیر سایه زورگویی به پایان رسيد. چه بسیار ورزشکارانی که به دلیل فشارها و تهدید های مقامات ارشد حکومت، با ترفند های مختلف، از اعلام مصدومیت ساختگی گرفته تا باخت عمدی ، برای مواجه نشدن با رقیب اسرائیلی، در یک قدمی قهرمانی، مجبور به حذف خود خواسته شدند. از این بین تعداد انگشت شماری هم بودند که فرصت را غنیمت شمرده و با نزدیک شدن که نهاد های قدرت ، و زیر پا نهادن شرافت خود و نادیده گرفتن مشکلات همکارانشان و منافع ملی، سعی در بهره گیری از سفره انقلاب کردند که می‌توان به آرش میراسماعیلی به عنوان شاخص ترین این افراد اشاره کرد.از سوی دیگر در سال های اخیر ، افشاگری های ورزشکاران ضربه دیده و به زور کوچ داده شده و همچنین ،موضع گیری های علنی مسوولین حکومت در مورد اجبار به عدم رویارویی با حریفان اسراییلی ، حساسیت فدراسیون های بین المللی مختلف را بر انگیخته است. شاید در حال حاضر افزایش فشار به نهاد ها و فدراسیون های ورزشی در جهت تقابل با ابن سیاست فاشیستی حکوت جمهوری اسلامی بهترین راه برون رفت از این وضعیت اسفناک باشد.حال که سایر کشور های منطقه، در جهت منافع ملی خویش سعی در برقراری رابطه دوستانه با اسراییل دارند، حکومت آخوندی خود را بیش از پیش در تقابل با همسایگان و البته مثل چهل سال گذشته ، در کشمکش با مردم داخل ایران میبیند.باید منتظر ماند و دید که این تقابل نا برابر بین حکومت تا بن دندان مسلح و مردم ایران ، چه زمانی آزادی و استقلال را برای مردم به ارمغان می آورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر