۲۶ فروردین ۱۴۰۱

چرا مسلمانان شدیداً فحاش هستند؟

📝چرا مسلمانان شدیداً فحاش هستند؟ (بخش اول)


🖋مقدمه: همه روزه مشاهده می‌کنیم که اسلامگرایان (اعم از زن و مرد، آخوند و کت شلواری، کانال‌های ماهواره‌ای و تلگرامی و...) به کرات فحاشی می‌کنند و ابایی نیز از فحاشی کردن ندارند. در این سلسله پست‌هایی که با عنوان «چرا مسلمانان شدیداً فحاش هستند» در کانال پاسخ به اسلامگرایان قرار خواهد گرفت، به بررسی ریشه‌ی فحاشی‌های اسلامگرایان می‌پردازیم و نشان می‌دهیم در حقیقت فحاشیِ مسلمانان نشأت گرفته از قرآن، احادیث و آرای عالمان دینی‌شان است. این سلسله پست‌ها که به مرور در کانال قرار خواهند گرفت، در نوع خود، جامع‌ترین بررسی‌ای است که در فضای مجازی فارسی زبان منتشر می‌شود.

〰〰〰〰〰〰〰〰〰

🖋در سراسر این جستار، با کلماتی همچون «سب»، «شتم» و «هجو» سروکار داریم و بنابراین در بخش اول به شرح معانی این کلمات می‌پردازیم.

✍️ادبا و لغت‌شناسان عربی مانند ابن‌منظور، مرتضی زبیدی، فخرالدین طریحی، ابن‌فارس و دیگران در تشریح معنای واژه «سب» چنین نوشته‌اند: «السَّبُّ: الشَّتْم | سب به معنای شتم است.»[۱] راغب اصفهانی نیز بیان کرده است که: «السَّبُّ: الشّتم الوجيع | سب به معنای بیان ناسزا و دشنام دردناک است.»[۲] أحمد بن محمد الفیومی نیز در شرح این واژه می‌گوید: «و مِنْهُ قِيلَ لِلْإِصْبَعِ الَّتِى تَلِى الإِبْهَامَ (سَبَّابَةٌ) لِأَنَّهُ يُشَارُ بِهَا عِنْدَ السَّب | به این دلیل به انگشتی که کنار شست باشد سبابه می‌گویند چرا که در هنگام دشنام دادن با آن به مخاطب اشاره می‌شود»[۳] در لغت‌نامه دهخدا نیز وارد شده است که «انگشتی که قریب نرانگشت است چون در عربی سَب به معنی دشنام باشد در ایام جاهلیت در عرب رسم بود که چون کسی را دشنام دادندی به جانب وی به این انگشت اشاره می‌کردند به همین جهت این را سبابه گویند.» [۴]

✍️الازهری در شرح واژه «شتم» می‌گوید: «الشَّتْمُ: قبيحُ الكلام، وليس فيه قَذف | شتم کلامی قبیح است که در آن قذف(برای مثال تهمت به زنا) نباشد.»[۵]
✍️فخرالدین طریحی نیز بیان داشته: «الشتم: السب، بأن تصف الشئ بما هو إزراء ونقص | شتم به معنای سب است یعنی کسی را با کلامی خوارکننده و نشان دهنده نقص توصیف کنی.»[۶] همچنین سید جواد عاملی چنین گفته است: 
«و الشتم السبّ بأن تصف الشی‌ء بما هو إزراء و نقص، فیدخل فی السبّ کلّ ما یوجب الأذی کالقذف و الحقیر و الوضیع و الکلب و الکافر و المرتدّ و التعییر بشی‌ء من بلاء اللّٰه کالأجذم و الأبرص.» [۷]
▪️ترجمه: «شتم همان سب است یعنی کسی را با کلامی خوارکننده و دارای نقص است وصف کنی. و هر چیزی که موجب اذیت شود داخل در سب است مثل قذف و گفتن حقیر و پست و کافر و مرتد و رسوا کردن شخص به واسطه چیزی از بلاء که خداوند به سر آن آورده، مانند جذام و بَرَص(بیماری پیسی).»

✍️شیخ حسن کاشف الغطاء در شرح واژه «هجو» می‌نویسد: «الهجاء هو ذكر المعايب الواقعية و لا يبعد شموله للكاذبة.» [۸]
▪️ترجمه: «هجاء ذکر کردن عیب‌های واقعی (عیب‌هایی که واقعا در یک شخص وجود دارند) است و بعید نیست که شامل عیب‌های دروغین (که در یک شخص وجود ندارند) هم بشود.» 

✍️همچنین سید تقی طباطبایی قمی نیز بیان داشته:
«هجاء همانطور که از کتاب مجمع البحرین طریحی معلوم می‌شود عبارت است از ذکر کردن عیب‌های دیگران و ذم کردن او به واسطه آن و کتاب‌های قاموس و مصباح و تاج العروس گفته‌‌اند که هجاء بر وزن کِساء است و به معنای شتم کردن شخصی به وسیله شعر می‌باشد و این که عیب‌های آن شخص را در آن شعر بیان کند و لیث گفته است هجاء یعنی بدگویی و غیبت به وسیله اشعار و در صحاح جوهری آمده است که هجاء خلاف مدح می‌باشد و آنچه که از کلمات اهل لغت حاصل می‌شود این است که هجاء عبارت از بدگویی و غیبت و هتک و ذم می‌باشد.»[۹]

🖋 تا به اینجا معنای سه واژه‌ای که در این سلسله پست‌ها با آنها سروکار داریم مشخص شد. در بخش‌های آینده وارد بحث اصلی می‌شویم و به اثبات ادعای خود یعنی «نشأت گرفتن فحاشیِ مسلمانان از اسلام» می‌پردازیم.


📚پی‌نوشت‌ها:
[۱] لسان العرب؛ ابن منظور، ج ۱ - ص ۴۵۶ / تاج العروس؛ الزبيدي، ج ۳ - ص ۳۴ / مجمع البحرين؛ الطريحي، ج ۲ - ص ۳۱۸ / معجم مقائيس اللغة؛ ابن فارس، ج ۳ - ص ۶۳.
[۲] المفردات؛ راغب الأصفهاني، ص ۳۹۱.
[۳] المصباح المنير؛ الفيومي، ص ۲۶۲.
[۴] www.vajehyab.com/dehkhoda/سبابة
[۵] تهذيب اللغة؛ الأزهري، ج ۱۱ - ۲۲۵.
[۶] مجمع البحرين؛ ج ۲ - ص ۴۸۱.
[۷] مفتاح الکرامة؛ جواد عاملی، ج ۱۲ - ص ۲۲۲.
[۸] أنوار الفقاهة (كتاب المكاسب)، الشيخ حسن كاشف الغطاء، ص ۲۸.
[۹] مباني منهاج الصالحين؛ الطباطبائي، ج ۷ - ص ۲۸۲.

#ادامه_دارد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر