«بهنام محجوبی»، زندانی عقیدتی در روز شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ در حالی که به کما رفته بود، از زندان «اوین» به بیمارستان «لقمان» تهران منتقل شد و پس از سه روز، پزشکان از ادامه حیاتش قطع امید کردند. روز سوم اسفند، اداره کل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور رسماً درگذشت او را اعلام کرد.
بهنام محجوبی از درویشان گنابادی بود که برای اتفاقات روز قبل از ماجرای خونین «گلستان هفتم»، به دو سال زندان محکوم شد.
محکومیت محجوبی از خرداد ۱۳۹۹، با وجود گواهی پزشکی مبنی بر عدم تحمل حبس، به اجرا درآمد. نبود دسترسی به امکانات پزشکی، خودداری مسوولان زندان از تحویل بهموقع داروهای خاص به وی و فرستادن او به بیمارستان روانی «امینآباد»، محجوبی را با مشکلات زیادی جسمی و روانی روبهرو کرد؛ از بی حس و حرکت شدن دست و پاها تا تشنج، لکنت و سنگین شدن زبان و از دست دادن قدرت تکلم و...
همبندیهای بهنام محجوبی و خانواده او بارها نسبت به وضعیت جسمی و روحی این زندانی عقیدتی هشدار داده بودند. خود وی هم با اعتصاب غذا نسبت به بیتوجهی مسوولان به وضعیتش اعتراض کرده بود. با این حال، این اعتراضات جدی گرفته نشدند تا به کما رفت و آنوقت بود که به بیمارستان منتقل شد. اما دیگر برای رسیدگی پزشکی به او دیر شده بود و در ۳۳ سالگی جان سپرد.
اما بهنام محجوبی تنها زندانی عقیدتی در نظام جمهوری اسلامی نیست که بر اثر بیتوجهی مسوولان نسبت به وضعیت سلامت او در زندان درگذشت. طی چهار دهه گذشته، تعداد زیادی از زندانیان عقیدتی و سیاسی کشور بر اثر عدم رسیدگی پزشکی در دوران زندان یا بازداشت موقت فوت کردهاند. مسوولان ذیربط در همه موارد به جای پاسخگویی صریح و پیداکردن و رفع مشکل، با فشار بر خانواده زندانی فوتشده یا نسبتدادن روایات دروغین به زندانی، سعی در کتمان واقعیت و شانه خالیکردن از بار مسوولیت داشتهاند.
در فهرست زیر، تعدادی از بهاییانی که بر اثر بیماری یا عدم رسیدگی پزشکی در زندانهای ایران درگذشتهاند، معرفی میشوند.
حسین نیری اصفهانی
«حسین نیری اصفهانی» در سال ۱۲۹۵ در یک خانواده روحانی در اصفهان متولد شده بود. او پس از بهاییشدن پدرش، بهایی شد. مأموران سپاه وی را روز ۱۵ تیر ۱۳۶۰ در منزلش بازداشت کردند. او سه ماه در قرنطینه بود و تحت فشار قرار داشت تا از دین برگردد. سرانجام پس از سه ماه، به زندان اصفهان، بند سیاسی منتقل شد. او از کهولت سن و بیماری قند رنج میبرد ولی مسوولان زندان از دادن داروهای لازم به وی خودداری کردند تا آن که در روز هفتم آذر ۱۳۶۱، هنگامی که در راهروی دادستانی انقلاب منتظر سومین جلسه بازجویی بود، دچار حمله قلبی شد و درگذشت.
احمد ثابت سروستانی
«احمد ثابت سروستانی» در سال ۱۲۹۱ در سروستان استان فارس، در خانوادهای بهایی به دنیا آمده بود. او در روز ۱۳ آذر ۱۳۶۱ پس از احضار به دادگاه انقلاب شیراز، خود را معرفی کرد و بازداشت شد. در سن ۷۱ سالگی، بدنش به شدت ضعیف و کمرمق بود به طوری که با ویلچر به ملاقات خانواده میرفت. دچار تنگی نفس شدیدی شده بود. با آنکه وضعیت سلامت جسمانی وی به خطر افتاده بود ولی مسوولان زندان از دادن دارو و اعزام او به بیمارستان خودداری کردند تا سرانجام در حالیکه دیگر در او رمقی نمانده بود، به بیمارستان منتقل شد و پس از سه روز، در روز ۹ شهریور ۱۳۶۲ در بیمارستان فوت کرد.
عبدالمجید مطهر
«عبدالمجید مطهر» در سال ۱۲۹۸ در شهرضا استان اصفهان متولد شده بود. ساعت سه بعد از نیمه شب ١٣ آذر ۱۳۶۲، پنج پاسدار مسلح به منزلش هجوم برده و او را با یکی از پسرانش دستگیر کردند. چهار ماه اجازه ملاقات نداشت. با وجودی که به سختی بیمار بود، دارویهای ضروری را به او ندادند. سرانجام با وخیمترشدن وضعیت جسمانیش، مطهر را به درمانگاه بردند و پزشک معالج توصیه کرد که در بیمارستان بستری شود ولی مقامات زندان اجازه ندادند و او را به زندان برگرداندند.
جسد عبدالمجید مطهر را چند روز بعد در دستشویی زندان پیدا کردند. در گواهی فوت، سرطان خون و عوارض آن دلیل مرگ وی ذکر شده است.
رحمتالله حکیمان
«رحمتالله حکیمان» متولد ۱۳۱۱ در کرمان، در روز ٩ دی ۱۳۶۲ در منزل خود بازداشت و به همراه هشت عضو دیگر شورای بهاییان شهر موسوم به «محفل روحانی کرمان» زندانی شد. او از زمان دستگیری، ممنوع ملاقات بود. در روز ۱۷ دی ماه، خانوادهاش به طور اتفاقی گواهی فوت او را در دادستانی مشاهده کردند که در تاریخ ۱۵ دی صادر شده بود. جسد رحمت الله حکیمان به خانوادهاش تحویل داده نشد.
نصرتالله ضیائی
«نصرتالله ضیائی» متولد ۱۳۰۲ در کرمان، روز ١١ دی ۱۳۶۲ در منزلش به اتفاق همسر و پسرش توسط مأموران سپاه پاسداران بافت، از توابع کرمان، بازداشت شد. او را در زندان به شدت شکنجه داده بودند بهطوری که جمجمهاش شکسته بود. یکبار برای یک هفته در بیمارستان بستری بود و بار دوم که به بیمارستان اعزام شد، همانجا در بیمارستانی در بافت در روز ٢٩ اسفند ۱۳۶۲ درگذشت. جسد او را به خانوادهاش تحویل ندادند.
اسدالله کامل مقدم
«اسدالله کامل مقدم» در سال ۱۲۹۹ در بابل مازندران متولد شده بود. او را پنجم آبان ۱۳۶۲ در منزل مسکونی وی بازداشت کردند. به مدت سه ماه بین زندان «قصر» و شهربانی در رفت و آمد بود. سپس یک ماه به طور انفرادی در زندان دادستانی بود. در فروردین ۱۳۶۳ به زندان اوین منتقل شد. ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۳ به خانوادهاش اطلاع دادند که بر اثر سکته قلبی درگذشته است. اسدالله کامل مقدم سابقه ناراحتی قلبی داشت و پیش از زندان هم سکته خفیف کرده بود. جسد او به خانوادهاش تحویل داده نشد.
امینالله قربانپور
«امینالله قربانپور» در سال ۱۳۰۴ در شهرستان «باباکندی» استان آذربایجان متولد شده بود. پاسداران در نیمهشب روز ٣٠ اردیبهشت ۱۳۶۳ به خانهاش ریختند و او را در خواب بازداشت کردند. روز دوم شهریور، پس از سه ماه حبس انفرادی، بدون اطلاع خانوادهاش به زندان اوین منتقل شد. چند روز بعد خانوادهاش برای ملاقات به زندان گوهردشت مراجعه کردند که به آنها گفته شد امینالله قربانپور به زندان اوین منتقل شده است. به زندان اوین میروند ولی هیچکس از قربانپور اطلاعی نداشته است تا سرانجام پس از چند بار مراجعه، به آنها اطلاع داده میشود که او به خاطر بیماری درگذشته است. وقتی خانواده به گورستان «بهشتزهرا» تهران رفته بودند، نام وی را در فهرست اسامی اعدام شدگان پیدا کردند. از تاریخ فوت و محل دفن امینالله قربانپور هیچ اطلاعاتی در دست نیست.
«علیرضا نیاکان» در سال ۱۲۹۶ در قریه «زُنوز» آذربایجان به دنیا آمده بود. نیاکان تا زمان دستگیری، به شغل کشاورزی در روستا مشغول بود. با آنکه بارها تهدید به مرگ شده بود، مزرعهاش را آتش زدند، درختان میوهاش را قطع کردند و حیواناتش را کشتند ولی روستا را ترک نکرد و به زراعت و دامداری که شغل پدریش بود، میپرداخت.
در روز٢٠ شهریور ۱۳۶۰، چند پاسدار به خانهاش هجوم بردند و او را دستگیر کردند. چند روزی در زندان مرند بود، سپس به زندان تبریز منتقل شد. چون در جوانی از اسلام به بهاییت مؤمن شده بود، به شدت تحت شکنجه قرار گرفت تا دوباره اسلام بیاورد. این شکنجهها طوری بودند که دیگر قادر به حرکتدادن دست راستش نبود و در تکلم مشکل پیدا کرده بود. نیاکان را دو بار از زندان به بیمارستان منتقل کردند تا سرانجام در ٢٠ آبان ۱۳۶۳ در بیمارستان درگذشت.
نورالدین طائفی
«نورالدین طائفی» در سال ۱۳۰۳ در سنگسر (از توابع سمنان) به دنیا آمده بود. او را نیمه شب ٩ آبان ۱۳۶۲ در منزلش در شهر گرگان بازداشت کردند. نورالدین طائفی ناراحتی قلبی داشت و داروهای خاص استفاده میکرد. او برنامه غذایی مخصوصی داشت که به دستور مقامات زندان، از هر دو محروم بود. طائفی را به شدت تحت شکنجه قرار داده بودند و ساعتها در هوای سرد زمستان در محوطه بیرونی نگه داشته میشد. دکتر زندان پس از معاینهاش، به مسوولان زندان هشدار داده بود در صورت عدم آزادی نورالدین طائفی، وی جانش را از دست خواهد داد. مسوولان زندان باز هم به این هشدار توجه نکرده و او را از دریافت داروهایش محروم کرده بودند. سرانجام در زندان دچار سکته قلبی شد. او را به بیمارستان منتقل کردند و پس از ۲۰ روز، در روز ٢٠ مهر ۱۳۶۴ در بیمارستان «پنجم آذر» گرگان درگذشت.
ماشاالله عنایتی
«ماشاالله عنایتی» در سال ۱۳۱۳ در اردستان اصفهان متولد شده بود. او در تهران زندگی میکرد و در سفری به زادگاهش بازداشت شد. وی را به زندان اصفهان منتقل کرده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده بودند بهطوری که آثار زخم و ورم شدید روی صورت و دست و پشت او به وضوح دیده میشد. گفته میشود آمپولی به او تزریق کرده بودند که بدنش بیحس شده بود. یک هفته در این وضع گذرانده بود تا او را به بیمارستان ببرند. بالاخره پس از یک هفته بازداشت، در روز ١٣ تیر ۱۳۷۶ در بیمارستان درگذشت.
ذبیحالله محرمی
«ذبیح الله محرمی» در سال ۱۳۲۵ در یزد متولد شده بود. او در سال ۱۳۷۴ در همان شهر یزد بازداشت شد. دادگاه اتهام محرمی را «ارتداد و خروج از اسلام» اعلام کرد. ابتدا به اعدام، سپس به حبس ابد و در نهایت به ۱۵ سال زندان با اعمال شاقه محکوم شد. این شهروند بهایی پس از گذراندن ۱۰ سال حبس، در ساعت ۱۱ و۳۰ دقیقه شامگاه ۲۳ آذر ۱۳۸۴ به طرز مشکوکی در زندان یزد فوت کرد. مسوولان زندان دلیل مرگ ذبیحالله محرمی را سکته قلبی عنوان کردند. این اظهارات در حالی عنوان شد که محرمی پیش از آن هیچ سابقه ناراحتی قلبی و بیماری دیگری نداشت و در ملاقاتهایش با خانواده هرگز از مشکل خاصی شکایت نکرده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر